خلاصه رمان :
دانلود رمان زاده تاریکی داستان یه دختر، دختری که میره توی دنیایی که حتی
توی تخیلشم نیست، به خواست خودش نمیره. اون رو با زور و اجبار به دنیایی که
از نظر انسان ها خیالی ست، بردند و پای دخترک، به دنیای اسرارآمیز، باز
شد…
در برشی از این رمان بلند آمده :
و بعد به طرف پنجره رفت و ازش رد شد … روی تخت دراز کشیدم دلم برای ملکه
و بقیه تنگ شده بود ! ای کاش میشد یه بار دیگه آرمیتا رو ببینم
درباره این سایت